زبان ما، هویت ما
25.5.2025
در روزگاری که استعمار فرهنگی شکلهای تازه و پنهان به خود گرفته، یکی از اصلیترین میدانهای نبرد، زبان است؛ زبانی که حامل حافظهی جمعی، هویت تاریخی و معنای مشترک ماست. ترویج زبان بیگانه و تحقیر زبان فارسی، نه تصادفیست و نه بیهدف. این روند، بخشی از پروژهی «بیهویتسازی» مردمانیست که باید ریشهشان خشک شود تا سلطهپذیر شوند
زبان فارسی، زبانیست که در طول هزاران سال، نه تنها زبان گفتوگو، که زبان خرد، اخلاق، عرفان، شعر و دانش بوده است. زبان فردوسی است که گفت
ز دیوان ما گم نشد هیچ حرف"
که گیتی ز گفتار ما یافت شرف
زبان همه بندگان دربند اوست
"سخن، تاج ماست و خرد، پند اوست
و مگر نه اینکه سخن مولانا با همین زبان، دلهای شرق و غرب را ربود؟
مگر نه اینکه حافظ با واژههای فارسی، معنای عشق و آزادگی را جاودان ساخت؟
اما امروز، در کشور ما، با ترفند دین، قومیت و سیاست، مردمان را از زبان مادریشان دور میسازند؛ گاه با تحقیر، گاه با تبلیغ، گاه با تحمیل. و نتیجه آن است که فرزندان ما دیگر حافظ، حیدری وجودی، قهار عاصی، محب بارش، مولانا و فردوسی... را نمیشناسند، اما فرمانهای خشک و تحریفشده را در قالب زبان دیگر تکرار میکنند؛ بیآنکه از خویش بپرسند: این زبان از کجاست و این فرمان از کیست؟
اینجاست که باید هوشیار باشیم
یادمان نرود
زبان، تنها ابزار ارتباط نیست؛ ریشهی ماست. و بیریشه، ما در برابر هر بادی میلرزیم
آموختن زبان دیگر نیکوست، اما از یاد بردن زبان مادری، خیانت به خود است.
باید پاسدار زبانمان باشیم، تا پاسدار فرهنگ، عقلانیت، و شرافت خویش بمانیم
این زبان، زبان خردورزیست
زبان تاریخ ما، صدای جان ما، و مشعل راه آیندهی ماست
لطف الرحمن شفیق