پنجشیر، این درهٔ بلند و پرغرور، سالهاست که نامش بلند است، اما نشانیاش گم. تا سخن از پنجشیر میشود، همه یاد چند نام بزرگ میافتند، چند روایت قهرمانی یا ستیزه. اما پنجشیر تنها همین نیست. این خاک، هزار کوچه و قریه دارد که در هر کدامش صدها جان زیسته و مردمان سادهای با دلِ پر از مهر و زبانِ پر از قصه زندگی کردهاند. افسوس که این قصهها هیچگاهی نوشته نشد
امروز اگر بخواهی چیزی در مورد قریهات پیدا کنی، باید یا دست به دامان افسانهها شوی، یا بروی سراغ گوگل و ویکیپیدیا که آنهم یا نادرست است، یا ناقص. بدتر از آن، بعضیهایی که هیچ چیز نمیدانند، اما چنان حرف میزنند که گویی تاریخ پنجشیر را از بر دارند، از «ده» خود هیچ نمیدانند، اما وقتی کسی بخواهد گامی برای شناخت این خاک بردارد، به جای همکاری، مانعتراشی میکنند
راستش را بگویم، سالهاست که این درد در دلم مانده بود. با خود گفتم اگر کسی کاری نکرده، شاید نوبت ما باشد که از صفر شروع کنیم. از همین شناخت قریهها، از همین کوچههای خاکی و پلهای چوبی، از همین جویبارهایی که هنوز هم در گوشههای دره جاریاند
در راه که افتادم، امید داشتم مردم یار می شوند، دستی می گیرند، راهی نشان می دهند. اما دیدم نه تنها کمکی نمیشوند، بلکه سنگ هم میاندازند. یکی گفت: "تو نمیفهمی!" دیگری گفت: "این کار نامکشیست!" و سومی گفت: "به تو چه!" اما من دیگر از این صداها نمیترسم. اگر کاری به نفع جمع باشد، اگر دلسوزی در میان باشد، اگر چیزی برای نسل آینده گذاشته شود، این کافیست
در همین بخش وبسایت، میخواهیم هر آنچه در مورد قریهها و مردم پنجشیر میدانیم بنویسیم، ساده، دقیق، بیادعا. اگر کسی میخواهد اصلاح کند، بسمالله؛ اگر نمیخواهد کمک کند، لطفاً راه را هم نبندد. اینجا جای دعوا نیست، جای دانستن و نوشتن است
باشد که روزی اگر کسی از فرسنگها دور پرسید: "پنجشیر کجاست؟ قریهٔ پدرم کیها بودند؟"، پاسخی داشته باشیم؛ نه از سر فخر، که از سر مهر